با نام او
به نظر من
صداقت خیلی چیز مهمینیست
و به همون اندازه صاف و ساده بودن
واقعا تلاش بیخودیه که شما سعی کنی صاف و ساده باشی
صادق و بی آلایش باشی
برای مردمیکه تورو نمی فهمند
چقدر حال آدم بد میشه وقتی
از همه چیزتبرای یه آدممیذاری
اماتهش، اون با چیزای منفی ای که درونش داره تورو قضاوت میکنه
من خیلی خیلی خیلی خیلیییییییی ناراحتم
برای دره ی ناراحتی من عمقی وجود نداره
وقتی کارهای مختلفی و عجیب و غریبی میکنم تا خودم رو به یکی اثبات کنم
اما تهش اون من رو با چیزای منفیه درونش قضاوت میکنه
و احتمالا با آدمای منفی ای که دیده
من بدون اینکه چیز خاصی باشه، سعی کردم فقط یکم بهش نزدیک تر شم، صمیمیتر باهاش حرفبزنم
حتی من تقریبا دوماهه از خورد و خوراکم کم کردم تا حتی یه انسان و پسر معمولی و عادی نباشم،
و فقط خواستم یکمی بهش نزدیک تر شم و یکمی راحت تر باهاش حرف بزنم!!!!!
میدونی چیه؟ اعتماد و دی اعتماد بده!!!!
اعتماد کردن و به زبون های مختلف گفتن اینکه تو واسمون ثابت شده ای و بهت اعتماد داریم
و اینکه دوباره ازت فاصله بگیرن بخاطر اینکه هیچچ
و مطلقاا هیچ اعتمادی نیست، و غیر مستقیم بگن
فاصلتو حفظ کن، برای من خیلی دردناکهههه.
مگهچیکار کردم که باید اینطوری قضاوت بشم
و اینطوری ازم دور بشید؟؟؟؟
وقتی پسرای دیگه رو با دوتا چشماممیبینم و قلب آیینه ی خودم رو
دلممیخواد خودمو خفه کنم تا دیگه مثل من آدمی تویه این زمین نباشه
یا یکی از آدمهای مث من کم شه!!!
اجازه میدید کمی باهاتون احساس راحتی کنم و نزدیکتون شم
و وقتی قدمی جلو میام، ازم فاصله میگیرید؟؟؟؟؟
منکه همه جوانب احتیاط رو رعایت کردم!!!!!
شما نبودید اما من مراقب همه چی بودم!!!
چن روزی بود که اشک نریخته بودم
و حالا به لطف این رفتارها بازم مشغولم.
وقتی کسی بهم میگه باورت دارم
میگه قبولت دارم
همکارم که بهم میگه قبولت دارم
وقتی کسی میگه تو ثابت شده ای
وقتی کسی میگه خودتو دست نگیر
من دست کم نمیگیرمت
وقتی میگن تو امتحانتو پس دادی
فقط میتونم ی لبخند بزنم
و توو دلم بگم، تو که راس میگی
هیشکی منو باور نداره
حوصله ی بیشتر نوشتن ندارم
و جز آه در بساط ندارم
آه از مردم
آه آه
یامحمد